خواهان و خوانده کیست؟ | تعاریف کامل و ساده طرفین دعوا

خواهان و خوانده کیست
اگر تا به حال درگیر مسائل حقوقی شده باشید، یا حتی در موردش شنیده باشید، حتماً اصطلاحاتی مثل خواهان و خوانده به گوشتان خورده. خواهان کسی است که دعوایی را در دادگاه شروع می کند و ادعا دارد حقی از او ضایع شده، در مقابل، خوانده همان کسی است که این دعوا علیه او مطرح شده و باید به این ادعاها جواب بدهد. در واقع، این دو نفر ضلع های اصلی هر پرونده حقوقی را تشکیل می دهند و شناختن نقش هر کدام، کمک بزرگی می کند تا مسیر دادگاه را بهتر متوجه شوید و از حق و حقوقتان آگاه باشید.
ببینید، دنیای حقوقی برای خیلی ها پیچیده و پر از اصطلاحات غریبه است، اما راستش، این مفاهیم پایه ای اصلاً هم آنقدرها سخت نیستند. وقتی می دانیم هر کس در دادگاه چه نقشی دارد، قضیه خیلی روشن تر می شود. فرقی نمی کند اولین بارتان باشد که پایتان به دادگاه باز می شود یا فقط می خواهید اطلاعات عمومی تان را در این زمینه بیشتر کنید، درک درست از خواهان و خوانده، مثل یک نقشه راه به دردتان می خورد. می خواهیم با یک زبان ساده و خودمانی، همه چیز را مو به مو برایتان باز کنیم تا مثل آب خوردن، خواهان و خوانده را بشناسید.
خواهان کیست؟ آغازگر مسیر احقاق حق
فکرش را بکنید که یک حقی از شما ضایع شده؛ مثلاً کسی پولی را به شما بدهکار است و پس نمی دهد، یا یک قرارداد را زیر پا گذاشته. خب، قاعدتاً دست روی دست نمی گذارید و می خواهید حق تان را بگیرید. کسی که برای گرفتن حقش، اولین قدم را برمی دارد و دادخواستی را به دادگاه می برد، همین «خواهان» نام دارد. خواهان، در واقع آغازگر ماجرای دادگاه است و نقش پررنگی در پیشبرد پرونده ایفا می کند.
تعریف لغوی و حقوقی خواهان
اگر بخواهیم به زبان خودمانی بگوییم، خواهان یعنی «کسی که چیزی را می خواهد»، «درخواست کننده» یا «مدعی». فرض کنید شما در یک جمع هستید و یک نفر می گوید «خواهان صلح هستم». یعنی «صلح را می خواهم». در دنیای حقوقی هم همین معنی را دارد، با این تفاوت که اینجا «خواسته» شما، یک حق قانونی است که فکر می کنید باید به شما برگردد یا از آن محافظت شود.
از نظر حقوقی، خواهان شخصی است که با تقدیم دادخواست به دادگاه صالح، یک دعوای حقوقی را شروع می کند و ادعا دارد که یک حق قانونی از او ضایع شده یا باید به نفع او اثبات شود. مثلاً، شما ملکی را اجاره داده اید و مستاجر اجاره بها را پرداخت نمی کند. شما «خواهان» دعوای مطالبه اجاره بها می شوید. یا اینکه کسی به شما بدهکار است و پولتان را پس نمی دهد، شما «خواهان» مطالبه طلب می شوید. خواهان همان کسی است که دستش را به سمت قانون دراز می کند تا عدالت برقرار شود.
نقش و جایگاه خواهان در دعوای حقوقی
نقش خواهان در یک دعوای حقوقی، نقشی کاملاً فعال و اساسی است. اوست که تصمیم می گیرد دعوا را شروع کند، چه چیزی را مطالبه کند و چطور آن را ثابت کند. به نوعی، خواهان «کارگردان» اولیه پرونده است. او باید با ارائه اسناد، مدارک، شهود یا هر دلیل دیگری که در دست دارد، ادعایش را ثابت کند. این تکلیف اثبات، یکی از مهم ترین مسئولیت های خواهان است. اگر نتواند ادعای خود را به درستی ثابت کند، ممکن است حتی با وجود اینکه حق با او بوده، در دعوا پیروز نشود.
فرض کنید شما ادعا می کنید که از یک نفر مبلغی پول طلب دارید. اگر صرفاً این را به زبان بیاورید کافی نیست. باید چک، سفته، رسید بانکی، شهادت شهود یا هر مدرک دیگری که نشان دهنده این طلب باشد را به دادگاه ارائه دهید. اگر دلایل شما محکم و قانع کننده باشد، دادگاه به نفع شما رای می دهد و حق تان را از خوانده می گیرد. پس نقش خواهان، صرفاً طرح دعوا نیست، بلکه اثبات آن هم بر عهده اوست.
شرایط و الزامات قانونی خواهان برای طرح دعوا
هر کسی نمی تواند هر دعوایی را مطرح کند. قانون برای اینکه پرونده ها بیهوده به جریان نیفتند و هر کسی به ناحق، وقت دادگاه را نگیرد، یک سری شرایط برای خواهان تعیین کرده است. این شرایط، بیشتر برای این است که مطمئن شویم خواهان واقعاً صلاحیت لازم برای این کار را دارد و ادعایش هم یک پایه و اساس قانونی دارد.
- اهلیت: شاید این واژه کمی تخصصی به نظر بیاید، اما خیلی ساده است. اهلیت یعنی توانایی قانونی یک فرد برای اینکه بتواند حقوق و تکالیفش را خودش به عهده بگیرد و در دادگاه حاضر شود. این یعنی خواهان باید:
- بالغ باشد: به سن قانونی رسیده باشد (در ایران برای پسران ۱۵ سال تمام و برای دختران ۹ سال تمام شمسی).
- عاقل باشد: دیوانه یا مجنون نباشد.
- رشید باشد: یعنی توانایی اداره اموال و تشخیص مصلحت خود را داشته باشد (در ایران ۱۸ سال تمام).
اگر خواهان یکی از این شرایط را نداشته باشد (مثلاً صغیر یا مجنون باشد)، ولی (پدر یا پدربزرگ پدری) یا قیم قانونی او باید به جای او اقدام کند. حتی فرد ورشکسته هم برای طرح دعوا در مورد اموالش، محدودیت هایی دارد و مدیر تصفیه به جای او عمل می کند. این ها همه برای حمایت از حقوق افرادی است که نمی توانند از خودشان دفاع کنند.
- ذینفع بودن: این شرط یعنی خواهان باید از طرح این دعوا نفعی مستقیم و مشروع ببرد. مثلاً اگر عموی شما از کسی طلبکار است، شما نمی توانید به عنوان خواهان، آن طلب را از طرف او مطالبه کنید، مگر اینکه از طرف عمویتان وکالت داشته باشید. نفع باید قانونی باشد، نه نامشروع. مثلاً نمی توانید از کسی برای گرفتن پولی که در یک قمار باخته اید، شکایت کنید چون قمار از نظر قانون مشروع نیست.
- سمت: این شرط بیشتر برای اشخاص حقوقی (مثل شرکت ها یا موسسات) و یا نمایندگان قانونی افراد است. یعنی اگر یک شرکت می خواهد دعوایی را مطرح کند، باید کسی که از طرف شرکت دادخواست را امضا می کند، «سمت» قانونی داشته باشد، مثلاً مدیرعامل یا رئیس هیئت مدیره باشد. یا اگر یک وکیل برای موکلش دادخواست می دهد، باید وکالت نامه اش معتبر باشد.
تفاوت کلیدی خواهان با شاکی (در دعاوی کیفری)
خیلی ها خواهان و شاکی را با هم اشتباه می گیرند، اما این دو با هم فرق دارند. بگذارید یک جور خودمانی تر بگوییم: خواهان در دعوای حقوقی، مثل کسی است که برای طلب یا مالی که به او نرسیده، شکایت می کند، اما شاکی در دعوای کیفری، مثل کسی است که جرمی علیه او اتفاق افتاده است.
- خواهان: در دعاوی حقوقی مطرح می شود. هدف، معمولاً احقاق یک حق مالی یا غیرمالی، مثل مطالبه طلب، الزام به انجام تعهد، تخلیه ملک، یا اثبات مالکیت است. مرجع رسیدگی هم دادگاه حقوقی است.
- شاکی: در دعاوی کیفری مطرح می شود. هدف، مجازات مجرم به خاطر ارتکاب یک جرم (مثل دزدی، کلاهبرداری، ضرب و جرح) است. مرجع رسیدگی ابتدا دادسرا و سپس دادگاه کیفری است.
یعنی اگر کیف پولتان را دزدیده اند، شما «شاکی» هستید و به دادسرا مراجعه می کنید. اما اگر کسی به شما بدهکار است و پولتان را پس نمی دهد، شما «خواهان» هستید و به دادگاه حقوقی دادخواست می دهید. هرچند گاهی اوقات یک ماجرا می تواند هم جنبه حقوقی داشته باشد و هم کیفری؛ مثلاً در کلاهبرداری، هم شاکی وجود دارد و هم مالباخته می تواند از جنبه حقوقی، طلب خود را از کلاهبردار مطالبه کند.
مثال های عملی از نقش خواهان
برای اینکه بهتر متوجه شوید، چند مثال عملی را با هم مرور می کنیم:
- شما خانه ای را به مستاجر داده اید و مدت اجاره تمام شده، اما او حاضر به تخلیه نیست. شما «خواهان» دعوای تخلیه ملک می شوید.
- شما به دوستتان مبلغی پول قرض داده اید و او سر موعد آن را پس نمی دهد. شما «خواهان» دعوای مطالبه طلب می شوید.
- پدرتان فوت کرده و برادران شما سهم الارثتان را نمی دهند. شما «خواهان» دعوای تقسیم ارث می شوید.
- شما زمینی را خریده اید، اما فروشنده حاضر به انتقال سند نیست. شما «خواهان» دعوای الزام به تنظیم سند رسمی می شوید.
در تمام این مثال ها، خواهان کسی است که به دادگاه می آید و از آن می خواهد تا حقی را به نفع او اثبات یا اجرا کند.
خوانده کیست؟ طرف مقابل دعوا در مقام پاسخگویی و دفاع
خب، تا اینجا در مورد خواهان حسابی حرف زدیم. حالا نوبت می رسد به طرف دیگر ماجرا، یعنی «خوانده». اگر خواهان کسی است که دعوا را شروع می کند و ادعایی دارد، خوانده کسی است که این ادعا علیه او مطرح شده و باید به آن پاسخ دهد. به زبان ساده، خوانده همان «متهم» در یک دعوای حقوقی است، هرچند این اصطلاح بیشتر برای دعاوی کیفری به کار می رود.
تعریف لغوی و حقوقی خوانده
از نظر لغوی، خوانده یعنی «کسی که مورد خطاب قرار گرفته» یا «دعوت شده». وقتی شما دادخواستی را به دادگاه می برید، این دادخواست برای «خوانده» فرستاده می شود و اوست که باید به آن «پاسخ» بدهد.
از نظر حقوقی، خوانده شخصی است که دعوای حقوقی از طرف خواهان علیه او اقامه شده و مکلف است در برابر ادعاهای خواهان از خود دفاع کند یا آن ها را قبول کند. در واقع، خوانده کسی است که ادعا می شود حقی را از خواهان ضایع کرده یا تعهدی را انجام نداده است. خوانده همان طرفی است که باید در برابر دادگاه حاضر شود و بگوید که آیا ادعای خواهان را قبول دارد یا نه و اگر قبول ندارد، چرا؟
نقش و جایگاه خوانده در دعوای حقوقی
نقش خوانده در دعوای حقوقی، در وهله اول «دفاع» است. برخلاف خواهان که نقش فعالی در شروع دعوا دارد، خوانده ابتدا نقش «منفعل»تری دارد؛ یعنی منتظر می ماند تا دادخواست به او ابلاغ شود و بعد شروع به دفاع از خود می کند. خوانده می تواند دلایل خواهان را رد کند، مدارک خودش را ارائه دهد یا حتی ثابت کند که خواهان اصلاً حق و ادعایی ندارد.
خوانده مسئولیت پاسخگویی به تمام ادعاهایی را دارد که خواهان در دادخواستش مطرح کرده است. اگر خوانده دفاع موثری ارائه نکند، ممکن است دادگاه ادعاهای خواهان را صحیح بداند و به نفع او رای صادر کند. پس اگر شما خوانده یک دعوا هستید، باید حسابی حواستان را جمع کنید و با تمام قوا از حق خود دفاع کنید. بی تفاوتی در این مرحله، می تواند به قیمت از دست دادن حقوق شما تمام شود.
حقوق و تکالیف خوانده
خوانده هم در دادگاه حقوق و تکالیفی دارد که برای دفاع از خود و جلوگیری از تضییع حقش ضروری هستند:
- حق دفاع: این مهم ترین حق خوانده است. او می تواند لایحه دفاعیه ارائه دهد، دلایل و مدارک خود را به دادگاه بدهد، شهود معرفی کند، کارشناس بخواهد و در تمام جلسات دادرسی حضور داشته باشد تا از خود دفاع کند. حق دفاع، یکی از اصول مهم دادرسی عادلانه است.
- حق ایراد: خوانده می تواند در دادگاه ایرادهایی را مطرح کند که اگر صحیح باشند، می توانند منجر به رد دعوای خواهان شوند، حتی بدون اینکه وارد ماهیت دعوا شوند. مثلاً:
- ایراد عدم صلاحیت: خوانده می گوید این دادگاه صلاحیت رسیدگی به این دعوا را ندارد و باید به دادگاه دیگری فرستاده شود.
- ایراد عدم اهلیت خواهان: خوانده ادعا می کند خواهان بالغ، عاقل یا رشید نیست و بنابراین نمی تواند دعوا را مطرح کند.
- ایراد ذینفع نبودن خواهان: خوانده می گوید خواهان اصلاً نفعی در این دعوا ندارد.
- ایراد مرور زمان: در برخی دعاوی، اگر از زمان مشخصی گذشته باشد، دیگر نمی توان آن را مطرح کرد و خوانده می تواند به این موضوع ایراد بگیرد.
- حق طرح دعوای متقابل: خوانده می تواند در همان پرونده و علیه خواهان، یک دعوای جدید مطرح کند که به آن «دعوای متقابل» می گویند. مثلاً اگر خواهان از شما به خاطر عدم انجام تعهد شکایت کرده، شما هم می توانید ادعا کنید که خواهان هم تعهدات خودش را انجام نداده و از او مطالبه خسارت کنید. این کار باعث می شود هر دو دعوا همزمان و با هم رسیدگی شوند.
- تکلیف حضور در دادگاه یا معرفی وکیل: خوانده موظف است پس از ابلاغ دادخواست، یا خودش در دادگاه حاضر شود و از خود دفاع کند یا یک وکیل دادگستری را برای این کار معرفی کند. عدم حضور بدون عذر موجه و عدم معرفی وکیل، می تواند به ضرر خوانده تمام شود و دادگاه ممکن است بدون شنیدن دفاعیات او، رای صادر کند.
مثال های عملی از نقش خوانده
درست مثل خواهان، برای خوانده هم چند مثال می زنیم:
- کسی از شما به خاطر عدم پرداخت اجاره بها شکایت کرده است. شما «خوانده» دعوای مطالبه اجاره بها هستید.
- شما ملکی را خریداری کرده اید و فروشنده ادعا می کند که شما پول را کامل پرداخت نکرده اید. شما «خوانده» دعوای مطالبه باقیمانده ثمن معامله هستید.
- یک نفر ادعا می کند که شما به او خسارت زده اید و مطالبه جبران خسارت می کند. شما «خوانده» دعوای مطالبه خسارت هستید.
در تمام این موارد، خوانده باید در دادگاه حاضر شود و با دلایل و مدارک خود، ادعاهای خواهان را رد یا تعدیل کند.
مقایسه جامع خواهان و خوانده: تفکیک وظایف و حقوق
حالا که هم خواهان را می شناسید و هم خوانده را، بگذارید این دو را کنار هم بگذاریم تا تفاوت ها و شباهت هایشان مثل روز روشن شود. این مقایسه به شما کمک می کند تا تصویر کامل تری از نقش هر کدام در فرآیند دادرسی داشته باشید.
ویژگی | خواهان | خوانده |
---|---|---|
تعریف | آغازکننده دعوا و مدعی حق | کسی که دعوا علیه او اقامه شده و باید پاسخگو باشد |
نقش اصلی | مدعی و اثبات کننده ادعا | مدافع و پاسخگو |
هدف | احقاق حق و مطالبه خواسته | دفاع از خود و رد ادعای خواهان |
آغازگر دعوا | بله (با تقدیم دادخواست) | خیر (معمولاً) |
طرفین دعوا | مدعی اصلی | مدعی علیه |
هزینه های دادرسی | در ابتدا بر عهده اوست (با امکان مطالبه از خوانده در صورت پیروزی) | در صورت محکومیت، ممکن است مجبور به پرداخت شود |
اهلیت | از شرایط ضروری برای طرح دعوا | در صورت عدم اهلیت، ولی یا قیم او پاسخگو خواهد بود |
حقوق مهم | حق طرح دعوا، ارائه ادله، مطالبه خواسته | حق دفاع، طرح ایراد، ارائه دلیل، طرح دعوای متقابل |
همانطور که می بینید، این دو نقش کاملاً مکمل یکدیگرند و بدون هر کدام، دعوای حقوقی شکل نمی گیرد. هر دو طرف برای اینکه به حق خود برسند یا از حق خود دفاع کنند، باید با قوانین و مراحل آشنا باشند.
در دنیای پیچیده حقوق، شناختن جایگاه خود به عنوان خواهان یا خوانده، اولین و مهمترین قدم برای قدم گذاشتن آگاهانه در مسیر دادگاه است.
فرآیند دادرسی: تعامل خواهان و خوانده در مسیر دادگاه
حالا که خواهان و خوانده را به خوبی شناختیم، بد نیست یک نگاه کلی به مسیری بیندازیم که این دو در دادگاه طی می کنند. این فرآیند، یک تعامل دوطرفه است که هر کدام از طرفین نقش خود را ایفا می کنند تا در نهایت، دادگاه با توجه به دلایل و مدارک ارائه شده، یک تصمیم عادلانه بگیرد.
همه چیز با «دادخواست» خواهان شروع می شود. خواهان، دلایل و مستندات خود را جمع آوری می کند و به همراه فرم مخصوص دادخواست، آن را به دادگاه ارائه می دهد. این دادخواست باید دقیق و کامل باشد و خواسته خواهان را به روشنی بیان کند. بعد از اینکه دادخواست ثبت شد و تشریفات اولیه انجام گرفت، دادگاه آن را برای «خوانده» ابلاغ می کند.
ابلاغ دادخواست، مثل یک دعوت رسمی است. خوانده یک مهلت قانونی دارد تا به این دادخواست پاسخ دهد و اگر لازم بداند، لایحه دفاعیه اش را به دادگاه تقدیم کند. این لایحه دفاعیه، فرصتی است برای خوانده تا ادعاهای خواهان را رد کند، دلایل و مدارک خودش را ارائه دهد و از خود دفاع کند. در این مرحله، خوانده می تواند ایرادات قانونی خود را نیز مطرح کند که قبلاً در موردشان صحبت کردیم.
بعد از این مرحله، معمولاً دادگاه جلساتی را برای رسیدگی تعیین می کند. در این جلسات، خواهان و خوانده (یا وکلایشان) حاضر می شوند و می توانند صحبت کنند، دلایل جدید ارائه دهند، شهود خود را معرفی کنند یا حتی از طرف مقابل سوال بپرسند. قاضی هم با شنیدن دفاعیات هر دو طرف، بررسی مدارک و گاهی اوقات ارجاع به کارشناسی، سعی می کند واقعیت را پیدا کند.
در نهایت، بعد از اینکه تمام دفاعیات شنیده شد و مدارک بررسی گردید، قاضی «رای» خود را صادر می کند. این رای ممکن است به نفع خواهان باشد و حق را به او بدهد، یا به نفع خوانده باشد و ادعای خواهان را رد کند. این رای، پایان مسیر نیست و معمولاً طرفین می توانند نسبت به آن اعتراض کنند و درخواست تجدیدنظر بدهند، اما نقطه پایانی بر فرآیند رسیدگی در آن مرحله خاص است.
اهمیت مشاوره حقوقی: راهنمایی برای خواهان و خوانده
شاید فکر کنید با خواندن این مطالب، می توانید تمام مراحل دادگاه را خودتان طی کنید. بله، تا حدی می توانید، اما راستش را بخواهید، پیچیدگی های قانونی و ظرایف دادگاه، آنقدر زیاد است که حتی باهوش ترین افراد هم بدون کمک متخصص، ممکن است به مشکل بخورند. اینجا است که نقش «مشاوره حقوقی» و «وکیل دادگستری» پررنگ می شود. فرقی نمی کند خواهان باشید یا خوانده، کمک گرفتن از یک متخصص، از نان شب واجب تر است.
چرا می گوییم هر دو طرف باید وکیل داشته باشند؟
- تنظیم صحیح دادخواست و لایحه دفاعیه: وکیل می داند که چطور باید یک دادخواست را بنویسد تا تمام شرایط قانونی را داشته باشد و ادعای شما را به بهترین شکل ممکن مطرح کند. همین طور در مورد خوانده، یک لایحه دفاعیه قوی می تواند سرنوشت پرونده را عوض کند. یک کلمه اشتباه یا یک اشتباه کوچک در فرمول بندی، می تواند ضررهای جبران ناپذیری به بار بیاورد.
- آشنایی با رویه قضایی: وکلا با رویه دادگاه ها و نظر قاضی های مختلف آشنا هستند. این تجربه به آن ها کمک می کند تا بهترین استراتژی را برای پرونده شما انتخاب کنند و از تصمیمات غیرمنتظره جلوگیری کنند.
- رعایت تشریفات قانونی: دادگاه پر از ریزه کاری ها و مهلت های قانونی است. یک وکیل مطمئن می شود که هیچ مهلتی از دست نرود و تمام تشریفات به درستی رعایت شوند تا پرونده شما با مشکل روبرو نشود.
- کاهش استرس و فشار روانی: حضور در دادگاه و درگیر شدن با مسائل قانونی، استرس زیادی به همراه دارد. با داشتن وکیل، شما می توانید بخش زیادی از این بار را از دوش خود بردارید و با خیال راحت تری فرآیند را دنبال کنید.
عواقب عدم مشاوره حقوقی می تواند بسیار جدی باشد. ممکن است دعوای شما رد شود، حتی اگر حق با شما باشد. ممکن است محکوم به پرداخت خسارات سنگین شوید یا حقوق خود را از دست بدهید، فقط به این دلیل که از یک نکته قانونی بی خبر بوده اید. پس، اگر درگیر یک پرونده حقوقی شدید، درنگ نکنید و حتماً با یک وکیل یا مشاور حقوقی مجرب مشورت کنید. این یک سرمایه گذاری برای حفظ حقوقتان است.
نتیجه گیری: گامی آگاهانه در پیچ و خم های حقوقی
در این مقاله، سعی کردیم با یک زبان ساده و خودمانی، شما را با دو شخصیت اصلی هر پرونده حقوقی، یعنی خواهان و خوانده آشنا کنیم. دیدیم که خواهان، آغازگر دعوا و مدعی یک حق است و وظیفه اثبات ادعایش را بر عهده دارد. در طرف مقابل، خوانده کسی است که دعوا علیه او مطرح شده و باید از خود دفاع کند. هر کدام از این نقش ها، حقوق و تکالیف خاص خودشان را دارند که شناخت آن ها برای هر شهروندی ضروری است.
اینکه بدانید در یک دعوای حقوقی، در کدام جایگاه قرار دارید و چه باید بکنید، می تواند تفاوت بزرگی در نتیجه پرونده ایجاد کند. آگاهی، اولین و مهمترین قدم برای احقاق حق یا دفاع موثر است. پس هیچ وقت از یادگیری مفاهیم حقوقی غافل نشوید و اگر خدای ناکرده پایتان به دادگاه باز شد، حتماً از مشاوران و متخصصین حقوقی کمک بگیرید تا با خیالی آسوده و گام های محکم، در این مسیر قدم بردارید و به بهترین نتیجه برسید.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خواهان و خوانده کیست؟ | تعاریف کامل و ساده طرفین دعوا" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خواهان و خوانده کیست؟ | تعاریف کامل و ساده طرفین دعوا"، کلیک کنید.