خلاصه کتاب مذاکره ( نویسنده محمدحسن جیگاره )

مذاکره یک مهارت حیاتی در زندگی روزمره و کاری ماست، چه برای خرید یک جنس و چه برای بستن یک قرارداد بزرگ. کتاب «مذاکره» اثر محمدحسن جیگاره، یک نقشه راه عملی و کم حجم برای تسلط بر این هنر پیچیده است، که به شما کمک می کند با اصول، فنون و تکنیک های اساسی مذاکره آشنا شوید و آن ها را در دنیای واقعی به کار بگیرید تا به نتایج دلخواهتان برسید.

بیایید رو راست باشیم؛ در دنیای امروز، کمتر کسی پیدا می شود که با مفهوم مذاکره سر و کار نداشته باشد. فرقی نمی کند کارمند باشید یا مدیر، دانشجو باشید یا خانه دار، بالاخره یک جایی باید برای خواسته هایتان چانه بزنید، به توافق برسید یا اختلافات را حل کنید. اینجاست که اهمیت مهارت مذاکره خودش را نشان می دهد. شاید فکر کنید مذاکره کار پیچیده ای است و نیاز به هوش خارق العاده دارد، اما واقعیت این است که مذاکره یک مهارت آموختنی است، دقیقاً مثل رانندگی یا آشپزی! هر کسی با تمرین و شناخت اصولش می تواند در آن حسابی حرفه ای شود. کتاب «مذاکره» نوشته محمدحسن جیگاره، یکی از همین منابع کاربردی است که به زبان ساده و خلاصه، اصول مذاکره موفق را برایمان فاش می کند. اگر وقت زیادی برای خواندن کتاب های قطور ندارید یا دنبال یک چکیده حسابی از دنیای مذاکره می گردید، این مقاله برای شماست. در اینجا، ما قرار است عصاره آموزه های این کتاب ارزشمند را با هم مرور کنیم تا با مهم ترین نکات آن آشنا شوید و بتوانید آن ها را در زندگی روزمره و کاری تان به کار ببرید.

کلیات و تعاریف پایه مذاکره: از الف تا ی یک چانه زنی موفق

اولین قدم برای اینکه در هر کاری موفق شویم، شناختن اصول و پایه های آن کار است. مذاکره هم از این قاعده مستثنی نیست. محمدحسن جیگاره در کتابش، مثل یک معلم دلسوز، از مفاهیم پایه ای شروع می کند و قدم به قدم شما را با دنیای مذاکره آشنا می کند. مذاکره، در ساده ترین تعریفش، ابزاری برای ارتباط بین دو یا چند طرف است. هدف؟ رسیدن به یک توافق درباره منافعی که شاید در ظاهر مشترک باشند اما واقعیتش این است که در جاهایی هم با هم تضاد دارند. فکر کنید می خواهید یک ماشین بخرید؛ شما می خواهید کمترین قیمت را بدهید و فروشنده می خواهد بیشترین سود را ببرد. اینجا دو منفعت متضاد داریم که باید با مذاکره به توافق برسیم.

مذاکره در واقع یک فرآیند است، نه یک اتفاق آنی. یک مسیر مشخص دارد که از ابتدا تا انتها باید آن را طی کنید. این مسیر شامل گام های کلیدی مثل شناخت موضوع، آماده سازی، خود مذاکره و در نهایت رسیدن به نتیجه است. موضوع مذاکره هم خیلی مهم است. قبل از اینکه وارد هر چانه زنی ای شوید، باید دقیقاً بدانید چه چیزی قرار است مورد بحث و چانه زنی قرار بگیرد. اینکه دقیقاً روی چه چیزی توافق می کنید یا سر چه چیزی اختلاف دارید، نکته ای است که باید از همان اول برایتان روشن باشد.

اینجا، نقش «انسان» در مذاکره برجسته تر می شود. شاید بگویید خب معلوم است که انسان نقش دارد! اما منظور، جنبه های روانشناختی و فردی است. اینکه شما به عنوان مذاکره کننده چه کسی هستید، چطور فکر می کنید، چه ویژگی هایی دارید، و چطور با دیگران ارتباط برقرار می کنید، می تواند نتیجه مذاکره را از این رو به آن رو کند. همین طور شناخت طرف مقابل، نیازها و احساسات او هم حیاتی است. چون مذاکره فقط درباره اعداد و ارقام نیست، بلکه درباره آدم ها و خواسته هایشان است. در بخش های بعدی، بیشتر به این خصوصیات و ریزه کاری ها می پردازیم.

ویژگی های یک مذاکره کننده موفق: فراتر از کلمات

حتماً دیده اید آدم هایی را که انگار ذاتاً بلدند چطور مذاکره کنند. این ها یکسری ویژگی های خاص دارند که در کتاب جیگاره هم حسابی بهشان پرداخته شده است. یکی از مهم ترین این ویژگی ها، توانایی در چهره خوانی و فهم زبان بدن است. شاید بگویید یعنی چه؟ مگر می شود از روی حرکت دست و پا، حرف دل آدم ها را فهمید؟ باور کنید می شود! تحقیقات نشان داده که بخش بزرگی از پیام هایی که ما به دیگران می فرستیم، نه از طریق کلمات، بلکه از طریق حرکات بدنمان منتقل می شود. چیزی حدود ۵۵ درصد از پیامی که ما می دهیم، مربوط به همین حرکات بدن است. این یعنی اگر یک مذاکره کننده خوب باشید، باید مثل یک کارآگاه ریزبین، به زبان بدن طرف مقابلتان هم دقت کنید. آیا دست به سینه است؟ پایش را تکان می دهد؟ لبخندش واقعی است؟ این ها همه نشانه هایی هستند که به شما کمک می کنند بفهمید طرف مقابلتان چه حسی دارد یا حتی چه چیزی را از شما پنهان می کند.

اما زبان بدن تنها بخش ماجرا نیست. مهارت های ارتباطی کلیدی هم در مذاکره حرف اول را می زنند. این مهارت ها شامل:

• شنیدن فعال: فقط گوش دادن کافی نیست. باید با تمام وجود گوش بدهید تا بفهمید طرف مقابل دقیقاً چه می گوید، چه نمی گوید و چه می خواهد.
• قدرت بیان: توانایی اینکه منظور خودتان را واضح، شفاف و بدون ابهام بیان کنید. جملات پیچیده و مبهم، مذاکره را خراب می کنند.
• همدلی: خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و سعی کنید نیازها و دغدغه های او را درک کنید. این همدلی، راه را برای رسیدن به یک توافق برد-برد هموار می کند.
• کنترل هیجانات: مذاکره میدان جنگ احساسات نیست. عصبانیت، ترس یا هیجان بیش از حد می توانند تصمیمات شما را تحت الشعاع قرار دهند. یک مذاکره کننده خوب، بلد است احساساتش را مدیریت کند.

علاوه بر این ها، انواع تصمیم گیری و نحوه مدیریت آن ها در مذاکره خیلی مهم است. یک وقت هایی باید سریع تصمیم بگیرید و یک وقت هایی باید صبر کنید و بیشتر فکر کنید. شناخت انواع تصمیم ها و زمان مناسب برای هر کدام، هنری است که با تجربه به دست می آید. همچنین میزان اختیارات شما به عنوان مذاکره کننده، از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر اختیار کافی برای تصمیم گیری نداشته باشید، مذاکره به بن بست می خورد. بنابراین، قبل از شروع مذاکره، حدود اختیارات خود را کاملاً مشخص کنید.

دانشمندان دریافته اند که حدود 55 درصد از پیامی که یک انسان ارسال می کند، از طریق حرکات بدن و زبان غیرکلامی است. یک مذاکره کننده ماهر باید توانایی خواندن این پیام ها را داشته باشد.

نقش و اهمیت تیم مذاکره کننده: با هم بهتر است

تا حالا به این فکر کرده اید که چرا بیشتر مذاکرات بزرگ و پیچیده، با حضور یک تیم انجام می شوند، نه یک نفر؟ کتاب محمدحسن جیگاره هم به این موضوع مهم اشاره می کند. بگذارید خیلی ساده بگویم، چرا به تیم مذاکره نیاز داریم؟ پاسخ این است: وقتی پای مذاکرات پیچیده با ابعاد مختلف مالی، حقوقی، فنی و … در میان باشد، یک نفر هر چقدر هم که نابغه باشد، نمی تواند تمام جوانب را پوشش دهد. اینجاست که یک تیم قوی، مثل یک ارکستر سمفونیک، می تواند معجزه کند.

مزایای کار تیمی در مذاکره بی شمار است. اول اینکه، هر عضو تیم می تواند بر یک حوزه خاص تمرکز کند و تخصص خودش را به کار بگیرد. مثلاً یکی روی جنبه های حقوقی متمرکز شود، دیگری روی مسائل مالی، و یکی هم روی جنبه های فنی. این باعث می شود هیچ جزئیاتی از قلم نیفتد و اشتباهات به حداقل برسد. دوم اینکه، وجود چند نفر در تیم به شما کمک می کند تا زوایای دید متفاوتی داشته باشید و همه چیز را از چشم های مختلف ببینید. این تنوع دیدگاه، قدرت تحلیل و تصمیم گیری تیم را بالا می برد.

اما هر تیمی هم تیم مذاکره کننده اثربخش نیست. یک تیم خوب و هماهنگ باید خصوصیات زیر را داشته باشد:

• هماهنگی و یکپارچگی: اعضای تیم باید مثل یک بدن واحد عمل کنند. اختلاف نظرها باید قبل از ورود به جلسه حل شوند و جلوی طرف مقابل، همه یک صدا باشند.
• اعتماد متقابل: اعضای تیم باید به توانایی ها و حسن نیت یکدیگر اعتماد داشته باشند. این اعتماد، پایه و اساس همکاری موفق است.
• هدف مشترک و شفاف: همه اعضای تیم باید دقیقاً بدانند هدف نهایی از این مذاکره چیست و برای رسیدن به آن هدف، تلاش کنند.
• ارتباط مؤثر درون تیمی: توانایی برقراری ارتباط باز و صریح بین اعضای تیم، هم در جلسات و هم خارج از آن ها، حیاتی است.

در مورد تخصص های مورد نیاز در تیم، این به نوع مذاکره بستگی دارد. مثلاً در یک مذاکره تجاری بزرگ، شاید به یک متخصص حقوقی برای بررسی قراردادها، یک کارشناس مالی برای تحلیل سود و زیان، و یک کارشناس فنی برای ارزیابی محصول یا خدمات نیاز داشته باشید. این ترکیب حرفه ای هاست که به شما کمک می کند تا با آمادگی کامل وارد میدان شوید و هیچ نقطه ضعفی نداشته باشید.

شناخت طرف مقابل: گامی کلیدی در موفقیت مذاکره

فرض کنید می خواهید یک مسابقه شطرنج بدهید. آیا بدون شناخت حریف و استراتژی هایش، وارد بازی می شوید؟ قطعاً نه! مذاکره هم دست کمی از شطرنج ندارد، بلکه حتی شاید پیچیده تر هم باشد. محمدحسن جیگاره حسابی روی این نکته تاکید می کند که شناخت طرف مقابل، کلید موفقیت است. این شناخت شامل تحلیل رقبا و همین طور خود طرف مذاکره می شود. باید مثل یک کارآگاه حرفه ای، قبل از هر حرکتی، اطلاعات جمع آوری کنید.

برای شروع، باید از توانایی ها و قابلیت های رقیب مطلع شوید. رقبا اینجا فقط به معنای کسب وکارهای مشابه نیستند، بلکه هر کسی که منافعش با منافع شما در تضاد است، می تواند رقیب تلقی شود. اینکه بدانید طرف مقابلتان چه نقاط قوتی دارد، چه نقاط ضعفی، چه منابعی در اختیار دارد و سابقه مذاکراتی اش چطور بوده، به شما کمک می کند تا رفتار او را پیش بینی کنید و بهترین استراتژی را برای خودتان بچینید.

اما مهم تر از رقبا، خود طرف مذاکره است. باید نیازها و خواسته های او را درک کنید. این نیازها فقط مالی و اقتصادی نیستند. گاهی اوقات نیازهای سیاسی یا حتی اجتماعی و حیثیتی هم در کار است. مثلاً ممکن است طرف مقابل شما نیاز به حفظ آبرو در یک جمع خاص داشته باشد، حتی اگر به ضرر مالی اش باشد. شناسایی این نیازهای پنهان، به شما اهرم های قدرتمندی در مذاکره می دهد.

کتاب جیگاره تاکید زیادی روی اهمیت جمع آوری اطلاعات پیش از مذاکره دارد. فکر کنید این ها مثل سوالات امتحانی هستند که باید قبل از جلسه، جوابشان را پیدا کنید. سوالاتی مثل:

• طرف مقابل ما چه کسی است؟
• چه سابقه ای دارد؟
• نقاط قوت و ضعفش چیست؟
• چه اهدافی از این مذاکره دارد؟
• چه گزینه های جایگزینی دارد؟
• حداکثر و حداقل امتیازاتی که ممکن است بدهد یا بگیرد، چیست؟

حتی یک نکته جالب که در کتاب جیگاره مطرح می شود، تقسیم بندی بر اساس فیزیک بدنی است. بله، درست شنیدید! نویسنده اشاره می کند که حتی از ظاهر اولیه افراد هم می توان نکاتی را استنباط کرد. هرچند این موضوع را باید با احتیاط و با در نظر گرفتن ابعاد روانشناختی گسترده تر نگاه کرد، اما نشان می دهد که نویسنده چقدر به جزئیات توجه داشته است. با این اطلاعات، شما دیگر با چشم بسته وارد مذاکره نمی شوید، بلکه با یک نقشه جامع و کامل وارد می شوید و این یعنی یک قدم جلوترید.

روش ها، موانع و چک لیست مذاکره: از محیط تا پایان

مذاکره فقط حرف زدن نیست. محیط، چیدمان، و حتی زمان هم می توانند روی نتیجه تأثیر بگذارند. محمدحسن جیگاره در کتابش به این جزئیات هم پرداخته است. مثلاً اینکه مکان مذاکره را کجا قرار دهیم؟ آیا در دفتر شما باشد، در دفتر طرف مقابل، یا یک مکان بی طرف؟ هر کدام مزایا و معایب خودشان را دارند. مذاکره در محل خودتان می تواند حس اعتماد به نفس بیشتری به شما بدهد، اما در محل طرف مقابل می تواند نشانه ای از احترام یا انعطاف شما باشد.

یا نکته ای به ظاهر کوچک اما مهم: جایگاه نشستن در پشت میز مذاکره. باور کنید یا نه، همین که کجا بنشینید، چقدر نزدیک یا دور باشید، یا چطور روبروی هم قرار بگیرید، می تواند بر روانشناسی مذاکره و حس راحتی یا تنش تاثیر بگذارد. یک چیدمان صحیح می تواند به ایجاد فضای همکاری کمک کند، در حالی که یک چیدمان اشتباه می تواند حس تقابل را تقویت کند.

یکی دیگر از مهارت های حیاتی، ارزیابی طرف مقابل در حین مذاکره است. اطلاعاتی که قبل از مذاکره جمع کرده اید، فقط برای شروع است. در طول مذاکره، باید دائم در حال رصد و تحلیل رفتار طرف مقابل باشید. آیا تغییر عقیده داده؟ آیا عصبی شده؟ آیا دارد بلوف می زند؟ این رصد مداوم، به شما کمک می کند تا تاکتیک هایتان را در لحظه تغییر دهید و بهترین واکنش را نشان دهید. مثل یک بازیگر حرفه ای که در لحظه، دیالوگ هایش را بر اساس واکنش تماشاچیان تنظیم می کند.

در هر مذاکره ای، موانع احتمالی هم وجود دارند. این موانع می توانند از یک سوءتفاهم ساده شروع شوند و تا اختلافات عمیق فرهنگی یا رفتاری پیش بروند. کتاب جیگاره به شناسایی این چالش ها و ارائه راهکارهایی برای غلبه بر آن ها می پردازد. مثلاً:

مانع احتمالی	راهکار پیشنهادی
سوءتفاهم در بیان	پرسیدن سوالات شفاف کننده، تکرار منظور طرف مقابل با کلمات خودتان برای اطمینان از درک صحیح.
بروز هیجانات منفی (عصبانیت، ترس)	حفظ آرامش، مکث کوتاه، تغییر موضوع برای لحظه ای، استفاده از تکنیک های مدیریت خشم.
بن بست در مذاکره	پیشنهاد گزینه های جایگزین، تغییر نحوه نگرش به مسئله، آوردن شخص سوم بی طرف (در صورت لزوم).
فشار زمانی	مدیریت زمان، تعیین اولویت ها، در صورت لزوم درخواست تمدید زمان.

و در نهایت، کتاب یک ابزار عملی فوق العاده ارائه می دهد: چک لیست مذاکره. این چک لیست مثل نقشه راهی است که به شما کمک می کند مطمئن شوید قبل از ورود به مذاکره، همه چیز روبه راه است. این لیست می تواند شامل مواردی مثل: آیا اهدافم مشخص است؟ آیا اختیاراتم را می دانم؟ آیا اطلاعات کافی از طرف مقابل دارم؟ آیا بهترین و بدترین سناریو را پیش بینی کرده ام؟ باشد. با استفاده از این چک لیست، دیگر هیچ چیزی را فراموش نمی کنید و با آمادگی کامل وارد میدان می شوید.

ویژگی های منحصر به فرد و رویکرد کاربردی کتاب: چرا این کتاب فرق دارد؟

شاید بپرسید این کتاب چه فرقی با بقیه کتاب های مذاکره دارد؟ راستش را بخواهید، همین تأکید بر عملیاتی بودن و پرهیز از تئوری پردازی های پیچیده، چیزی است که کتاب «مذاکره» محمدحسن جیگاره را خاص می کند. خیلی از کتاب ها پر از حرف های قلمبه سلمبه هستند که در عمل به درد نمی خورند. اما این کتاب آمده تا به شما ابزارهای واقعی بدهد که همین الان بتوانید از آن ها استفاده کنید. مثل یک جعبه ابزار است که هر وسیله ای در آن، کاربرد مشخصی دارد.

نویسنده واقعاً به این باور دارد که مذاکره یک مهارت است و مثل هر مهارت دیگری، نیاز به تمرین و یادگیری تدریجی دارد. قرار نیست یک شبه مذاکره کننده حرفه ای شوید. باید گام به گام پیش بروید، نکات را یاد بگیرید، در موقعیت های مختلف تمرین کنید، و از اشتباهاتتان درس بگیرید. کتاب به شما راه را نشان می دهد، اما قدم ها را خودتان باید بردارید. این رویکرد تشویقی و واقع بینانه، حس خوبی به خواننده می دهد.

یکی دیگر از نقاط قوت کتاب که رقبا هم به آن اشاره کرده اند، نقش نمودارها و تصاویر است. بله، در عصر تصویر و اینفوگرافیک، این کتاب با استفاده از نمودارهای عملیاتی و تصاویر مرتبط، به یادآوری و تثبیت بهتر مطالب کمک می کند. گاهی یک تصویر یا یک نمودار ساده، هزاران کلمه را منتقل می کند و باعث می شود مطالب راحت تر در ذهن ما حک شوند. این نشان می دهد که نویسنده به فکر یادگیری آسان مخاطبش بوده است.

محتوای کتاب خلاصه، جدید و کاملاً عملیاتی است. جیگاره از اضافه گویی پرهیز کرده و مستقیم رفته سر اصل مطلب. مفاهیم را طوری توضیح داده که به سادگی قابل فهم و به خاطر سپردن باشند. این یک امتیاز بزرگ برای کسانی است که به دنبال مطالب کاربردی و سریع هستند.

کتاب «مذاکره» محمدحسن جیگاره با پرهیز از تئوری های پیچیده، بر ارائه راهکارهای عملی و قابل اجرا تمرکز دارد تا مهارت های مذاکره شما را گام به گام تقویت کند.

کتاب مذاکره محمدحسن جیگاره برای چه کسانی توصیه می شود؟

حالا که با مهم ترین بخش های این کتاب آشنا شدید، شاید بپرسید این کتاب اصلاً به درد چه کسانی می خورد؟ راستش را بخواهید، طیف مخاطبان این کتاب خیلی گسترده است:

1. علاقه مندان به توسعه فردی و مهارت های نرم: اگر همیشه دنبال راهی برای بهتر شدن خودتان، به خصوص در زمینه ارتباطات و چانه زنی هستید، این کتاب یک شروع عالی است.
2. مدیران، کارآفرینان و فروشندگان: کسانی که در محیط کارشان مدام با چالش های مذاکره روبه رو هستند، چه با تامین کننده، چه با مشتری و چه با کارمندان، نکات این کتاب برایشان مثل طلا می ماند. این کتاب به شما کمک می کند قراردادهای بهتری ببندید و سود بیشتری کسب کنید.
3. دانشجویان رشته های مدیریت، بازرگانی، روانشناسی و علوم انسانی: اگر در این رشته ها درس می خوانید و به دنبال یک منبع کاربردی و کم حجم در زمینه مذاکره هستید، حتماً این کتاب را بخوانید. این یک مکمل عالی برای درس های تئوری شماست.
4. افرادی که قصد خرید کتاب را دارند: اگر این مقاله را می خوانید و هنوز مطمئن نیستید کتاب را بخرید یا نه، باید بگویم این خلاصه به شما یک دید کلی می دهد تا با خیال راحت تر تصمیم بگیرید.
5. کسانی که زمان کافی برای مطالعه کامل کتاب های قطور ندارند: همانطور که گفتیم، این کتاب کم حجم و پر از نکات کاربردی است. پس اگر سرتان شلوغ است، این کتاب انتخاب خوبی برای شماست.

خلاصه که، اگر می خواهید در زندگی شخصی و حرفه ای خودتان بهتر و مؤثرتر چانه بزنید، ارتباطات بهتری بسازید و به توافقات برد-برد برسید، این کتاب راهنمایی عملی و بی نظیر برای شماست.

نگاهی کوتاه به دیگر آثار محمدحسن جیگاره: نویسنده ای با نگاه جامع

محمدحسن جیگاره، نویسنده ای است که در حوزه مذاکره و ارتباطات، نگاهی جامع دارد. علاوه بر کتاب «مذاکره» که تا اینجا مفصل درباره اش صحبت کردیم، اثر دیگری هم از ایشان با عنوان «شخصیت مذاکره در تجارت و صنعت» منتشر شده است. این کتاب دوم، بیشتر روی ابعاد شخصیتی مذاکره کنندگان و تاثیر آن بر مذاکرات در محیط های تجاری و صنعتی تمرکز دارد. در واقع، اگر «مذاکره» یک نقشه راه کلی برای اصول و فنون است، «شخصیت مذاکره در تجارت و صنعت» عمیق تر به جنبه های روانشناختی و فردی می پردازد و اینکه چطور ویژگی های شخصیتی ما می توانند بر نتیجه مذاکره تاثیر بگذارند. هرچند مقاله ما بر کتاب «مذاکره» تمرکز دارد، اما اشاره به اثر دیگر نویسنده نشان می دهد که جیگاره در این حوزه، صاحب نظر بوده و ابعاد مختلف این مهارت حیاتی را کاوش کرده است. اگر به دنبال فهم عمیق تری از نقش شخصیت در مذاکره هستید، مطالعه آن کتاب هم می تواند برایتان مفید باشد.

نتیجه گیری: با مذاکره، مسیرها را هموار کنید

در نهایت، بعد از این گشت و گذار در دنیای کتاب «مذاکره» محمدحسن جیگاره، می توانیم بگوییم که این کتاب یک راهنمای جمع و جور اما فوق العاده کاربردی برای هر کسی است که می خواهد در هنر چانه زنی و رسیدن به توافق، حرفه ای تر عمل کند. از تعاریف پایه و شناخت فرآیند مذاکره گرفته، تا ویژگی های یک مذاکره کننده موفق مثل فهم زبان بدن و کنترل هیجانات، و حتی نکات مهم درباره تشکیل تیم و شناخت طرف مقابل، همه و همه در این کتاب گنجانده شده اند.

یادتان باشد، مذاکره فقط برای مدیران و بازرگانان نیست. هر روز ما پر است از موقعیت هایی که نیاز به مذاکره داریم؛ از قانع کردن همکار برای انجام کاری تا توافق با خانواده برای انتخاب مقصد سفر. با به کارگیری آموزه های این کتاب، می توانید به یک مذاکره کننده آگاه تر، قدرتمندتر و البته آرام تر تبدیل شوید. این خلاصه، دروازه ای است برای ورود شما به دنیای غنی مذاکره و آشنایی با دیدگاه های محمدحسن جیگاره. توصیه می کنیم برای درک عمیق تر و تسلط کامل تر، حتماً نسخه کامل این کتاب ارزشمند را تهیه کنید و گام به گام، نکاتش را در زندگی تان به کار ببندید. مطمئن باشید، با هر مذاکره ای که با آگاهی بیشتر انجام می دهید، مسیر زندگی تان هموارتر و موفقیت هایتان چشمگیرتر خواهد شد.